یک چرخش دایره ای/هایپرلینکی با گردش چندگانه از مسیر مرگ به گذرگاه زندگی بر می گردد و با گریز دریدایی و حرکتی دال به دال ، آزادی را در زبان ادامه می دهد. گونه ای بازی که بدون آنکه به مشخصه های حقیقی ابژه وابستگی داشته باشد، موقعیت و امکانش را در امر نمادین می یابد.
در آزادی، کاربر/مولف با شکستن روایت مرکزی و قرار گرفتن در وضعیتی سیال، روایت های غیرخطی را در کنش با شعر خلق می کند، روایت هایی که بصورت